پارت 2 عاشق پسر عموم شدم....
فک نمیکنی لباسی که پوشیدی زیادی لخته همین الان میری عوضش میکنی و بر میگردی
(عکس لباس رو گذاشتم )
_ولی آخه
+هیچی نگو زود برو .... (عصبانی)
-با گریه رفتم خونه ولی دیگه لباسمو عوض نکردم که برگردم چون از حرفی که زد خیلی دلم شکست داشتم ارایشمو پاک میکردم که بعد ۲ ساعت بهم زنگ زد گفت....
+ ۲ ساعت شد که رفتی یعنی لباس عوض کردن انقدر طول میکشه چرا انقدر لفتش میدی (لحن بسیار عصبی)
-که من گفتم من نمیام با خودت خیال کردی بعد اون همه داد و بی داد من بازم میام اون خیلی عصبی شد گفت ..
+ گفت اگه نیای خودم میام میبرمت ولی برات بد میشه
_که من بهش گفتم من میخوام دوش بگیرم و بعدش بخوابم اما اون گفت من همین الان میام و حتی اگه تو حمام باشی میام داخل که من با خودم گفتم میخواد منو بترسونه وگرنه اون نمیاد که تو حمام بودم یکی اومد داخل.
بقیش رو تو کامنتا گفتم...
(عکس لباس رو گذاشتم )
_ولی آخه
+هیچی نگو زود برو .... (عصبانی)
-با گریه رفتم خونه ولی دیگه لباسمو عوض نکردم که برگردم چون از حرفی که زد خیلی دلم شکست داشتم ارایشمو پاک میکردم که بعد ۲ ساعت بهم زنگ زد گفت....
+ ۲ ساعت شد که رفتی یعنی لباس عوض کردن انقدر طول میکشه چرا انقدر لفتش میدی (لحن بسیار عصبی)
-که من گفتم من نمیام با خودت خیال کردی بعد اون همه داد و بی داد من بازم میام اون خیلی عصبی شد گفت ..
+ گفت اگه نیای خودم میام میبرمت ولی برات بد میشه
_که من بهش گفتم من میخوام دوش بگیرم و بعدش بخوابم اما اون گفت من همین الان میام و حتی اگه تو حمام باشی میام داخل که من با خودم گفتم میخواد منو بترسونه وگرنه اون نمیاد که تو حمام بودم یکی اومد داخل.
بقیش رو تو کامنتا گفتم...
- ۲.۷k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط